در آغوش خدا......

 

                     

                     درآغوش خدا گریستم تا نوازشم کند......

 

                           پرسید:فرزندم پس آدمت کو؟

 

                              اشک هایم را پاک کردم.

                         گفتم:در آغوش حوای دیگریست

 

تا کی...

 

دستام را لای موهام بردم...اشکام و پاک کردم.... بازوهام و بغل کردم ....

تا کی باید کارای تو رو انجام بدم؟؟؟؟؟

ی سوال...

من ی سوال دارم:چرا همه یاد گرفتن فقط بگن خواهرم حجابت...؟

یعنی کسی نیست بگه برادرم نگاهت...؟

عجب دنیای کثیفی...

 

عجب دنیای کثیفی شده!!وقتی به کسی میگی دوست دارم

به بهانه ی دیدن قلبت دکمه ها لباست رو باز میکنه...!!!

بعضی وقتا دوست دارم...

 

بعضی وقتا دوست دارم وقتی بغضم میگیره خدا بیاد پایین و اشکاما پاک کنه

و دستمو بگیره و بگه:آدما اذیتت میکنند؟بیا بریم پیش خودم.....

در آغوشت که ...

  

در آغوشت که جا میگیرم عمیق تر گناه میکنم.من این جهنم را که هوای بهشتی دارد

با هزاران بهشتخدا که بی تو هوای جهنمی دارد عوض نمیکنم!!!!

 

این روزها....

این روزها تنم گرمی یک آغوش را میخواهد با طعم عشق نه هوس...

لبانم خیسی لبانی را میخواهد با طعم محبت نه شهوت.....

صورتم نوازش دستی را میخواهد با طعم ناز نه نیاز....

تنی را میخواهم که روحم را ارضا کند نه جسمم را.....

آدمی که...

 

آدمی که میخواد بره میره!دیگه داد نمیزنه که:من دارم میرم....

اونی که رفتنش و داد میزنه نمیخواد بره....

داد میزنه که یکی مانع رفتنش بشه...!!!!!

چقدر سخته...

چقدر سخته نصفه شب از خواب بیدار بشم و تو رو بخوام

بعد خودم و تو آغوش دیگری بیابم.... 

دل آرام...

ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت بردند.دریا آرام شد و آنها اسیر تور صیادان شدند.

آشوب های زندگی حکمت خداست.

از خدا دلی آرام بخواهیم نه دریای آرام.......